درود بر ذات پاکت
علاقه جانم دیر آمدم شب نوشته ام به تاخیر افتاد
بقول هیوا مسیح"دیر آمدن بهتر از نیامدن و یا سربه زیر آمدن است
بهر حال مرا به بلندای معرفتت ببخش امشب هم مثل قبل و هرشب های پیش
یاد تو اتاقم را احاطه کرده پنجره را رو به آفرینش باز گذاشته ام
تا نگاهم با مهتاب شبانه به چهره ات بتابد
معبود دیر آشنای من یکی شدن من
در کجاست ؟
هرجا که باشم برای من یکی شدن یعنی با توبودن
در هر لامکانی و در هر شکلی
حتی در رنگی از نگاه شبانه مهتاب
ویا به رنگ ناله ی قلم
به رنگ ازدحام و شلوغی تو
به رنگ انتظارمن
وبه رنگ شکیبایی ما درمرز فاصله
به رنگ معصومیت عاشق
یکی شدن یعنی باتو بودن
یعنی تو و تویعنی عشق
نظرات شما عزیزان: