اگر جاریک تکه ای باران ماچی کردی اوه بزانه فر میسکی چای  منه ببری کردی

اگر قطره باران گونه ات را بوسید بدان اشک من است که به یادت ریخته ام

-------------------------------------------------------------------------------------

عشق بی همتای من 

ایمان آورده ام به چشمهایت 

به نفسهایت 

همه شعرم برای توست تا کلمات هم عاشقت شوند 

مست شوند و در پای تو بمیرند 

تو پناهگاه همه لحظه های طوفانی ام هستی

ومن فلسفه ی زیستن تو

معنای عشق تو

من هر صبح خرمنی از شور عشق توام

و تو عاشق چشمانی به رنگ قهوه ای و چه خوب

که خداوند من را با چشمان قهو های خلق کرده است

و دستانی از جنس معصومیت 

تا در دستان تو بگذارد

و چه خوب یادم است در اولین نگاه لبریز جنونم کردی

و خوب یادم است از خود به در شدنت را بعد از هجده سال تنهایی

و جرقه احساس خواستنت را در قلبم در لحظات سر به زیری تو

و خوب یادم است اولین برخورد انگشتان تورا بر دوش عشقم

آن زمان که  به تنهایی تمام عشقم را بر دوش می کشیدم

و هنوز یادم است لطافت سر انگشتان عاشق را در در عرض خیابان عشق

 و یادم است سرسبزی جنگل احساست را به پهنای گستردن بستر خوابم

و ارتعاش صدایت بعد از سالیانی که چشمانم یتیم ندیدنت بود

ارتعاشی با چاشنی عشق و حسرت و امید ودعا

وراز خواب شبانه ی تو

و یادم است فرودگاه عشق

را با نگاهی از جنس عشق و دلتنگی وسپاس

با اشتیاقی مانده از سالیان دور

اکنون من اینجا همین جا

در حضور کلمات با فروتنی تمام و  نهایت مهر و احترام و سپاس

به عشق سالهای دورم به تو معترفم

و این شیرینترین و زیباترین اعتراف دنیاست اعتراف به عشق تو *****

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: